زینب زارع| همیشه چالش هایی بر سر انتقال آب بین حوضهای وجود داشته و با انتقادهایی رو به رو بوده؛ این اقدامات میتواند نشانگر عدم سازگاری ما با مناطق خشک و کم آب باشد و اینکه بدون در نظر گرفتن راههای سازگاری با شرایط اقلیمی هر منطقه با آن شرایط وارد جنگ میشویم. در این میان، اَبَر پروژه انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران یکی از نمونههای تاثیر گذار انتقال آب بین حوزهای محسوب است.
برخی از کارشناسان محیط زیست انتقال آب خلیج فارس را به صرفه نمیدانند و به لحاظ پسابهای نمکی حاصل از فعالیت آب شیرین کنها و تخریب دریا برای جانمایی لوله های انتقال، آن را عامل اثرات سوء بر محیط زیست در مبدا انتقال آب، بیان میکنند.
به عقیده کارشناسان در مقصدی مانند استان یزد که یک استانی دارای معادن سنگ آهن است انتقال آب و در کنار آن استقرار کارخانجات فراوری مواد معدنی می تواند تهدید جدی بر سلامت سفره های آب زیر زمینی استان باشد. این در حالی است که انتقال آب خلیج فارس ابتدا برای تامین آب شرب مطرح شد ولی در نهایت به علت گران بودن این آب و هزینههای بالای بهره برداری، به نفع صنایع پر آب خواه در فلات خشک مرکزی ایران به سرانجام رسید و مسئولان وزارت نیرو و محیط زیست کشور اجرای این طرح را راهی برای کاهش فشار بر سفره های آب زیرزمینی عنوان کردند.
با این حال در شرایطی آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران با ۳۰۵ کیلومتر خط لوله انتقال، ۷ ایستگاه پمپاژ آب و ۱۰ پست ۴۰۰، ۲۳۰، ۱۳۲ و ۶۳ کیلو ولت و ۱۵۰ کیلومتر خط انتقال نیرو و همچنین ۳۳مخزن تعادلی، ذخیره و مقابله با ضربه آب به ظرفیت ۱۸۷ متر مکعب، منتقل می شود که مسئولان نگرانی محیط زیستی ناشی از آن را رد میکنند و به گفته معاون محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست کشور، «برای طرحهایی مانند انتقال آب خلیج فارس برنامههای مشخصی تدوین شده و میدانیم که چه میزان آب و با چه شرایطی باید انتقال پیدا کند تا خسارتهای زیست محیطی را به حداقل برساند».
در این میان برخی نیز به استفاده تمام کشورهای مجاور دریا از منابع آب دریا استناد میکنند و معتقدند ایران هم با رعایت موارد محیط زیستی به این گروه پیوسته تا از منابعی که در اختیار دارد در جهت گسترش صنایع و معادن استفاده کند.
آب انتقالی از خلیج فارس به علت گران بودن، در شرب استفاده نمیشود ولی در عین نگرانی برخی کارشناسان از تبعات محیط زیستی اجرای اینگونه پروژهها و در مقابل آن اطمینان مسئولان به نداشتن آثار سوء این پروژه انتقالی، میتوانیم پروژه انتقال آب خلیج فارس را یک پروژه توسعه ای و کمک کننده به رونق صنعت کشور بدانیم و در کنار آن آثار مثبت افزایش اشتغال را هم ببینیم هرچند نمی توان نادیده گرفت که استقرار صنایع جوار معدنی آب بر در اقلیم خشک، یک سیاست کاملاً غلط است. معاون نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد پیرامون مثبت یا منفی بودن اجرای این طرح به «هفته نامه پرگار» می گوید: به نظر من تمام دستکاری های انسان در طبیعت و در چرخه طبیعی آن بدون بازخورد و پاسخ طبیعت نخواهد بود.
محمدرضا کوچک زاده بیان می کند: به دلیل شرایط اقلیمی که وجود داشت انتقال آب خلیج فارس در سطح ملی به عنوان پروژه کلان مورد ارزیابی قرار گرفت و سازمان محیط زیست برای اینکه اثرات تخریبی و زیستمحیطی احتمالی این پروژه را ارزیابی کند مشاورانی را در نظر گرفت. به گفته کوچکزاده جنبه های مثبت و منفی این پروژه در ارزیابی ها در نظر گرفته شد و در مجموع گزینه برتر اجرای پروژه بود، انتخاب شد.
معاون سازمان محیط زیست استان یزد اثرات تخریبی زیستمحیطی را شامل همه پروژها هایی مانند احداث جاده، ایجاد خطوط انتقال و … دانسته و میگوید ارزیابی اثرات برای همه این پروژه ها انجام می شود و در نهایت جنبه های مثبت بر منفی غلبه کرده و برخی از آنها اجرا می شوند.
به گفته این کارشناس محیط زیست، در استان یزد استعلام های زیادی از دستگاه های مربوطه پیروی احداث خط انتقال آب خلیج فارس به یزد انجام شده است برآوردهایی مانند احتمال تخریب پوشش گیاهی منابع طبیعی، تخریب میراث فرهنگی که ممکن بود در مسیر جانمایی لوله های انتقال قرار گیرند.
وی جنگ فعلی در جهان را جنگ آب دانسته و بیان می کند: هر کشوری که بتواند منابع آبی خود را بهتر مدیریت کند قطعاً برنده است بنابراین ما باید چه با انتقال آب چه بدون انتقال آب از منابع آبی خود به بهترین شکل و بهینه استفاده کنیم و در استان یزد صنایع مدرن، صنایع کم آب خواه، کشاورزی مکانیزه و برگشت آب در صنایع را به عنوان راه بهره وری و مصرف بهینه استفاده به کار ببندیم.
وی معتقد است: با انتقال آب خلیج فارس به یزد بخشی از آب های زیرزمینی که در صنعت و کشاورزی استفاده میشد ذخیره می شود و این می تواند یک نکته مثبت در انتقال آب باشد.
دیدگاهتان را بنویسید